گل نرگس
گل نرگس، سلام
هر صبح که بیدار میشوم، قبل از اینکه خورشید سر بزند، چشمم دنبال یک گل نرگس میگردد.
گل نرگس برایم فقط یک گل نیست… بویش، عطر انتظار میدهد؛ مثل نسیمی که از کوچههای مدینه تا دل من رسیده باشد.
میگویند گل نرگس، یادگار غربت امام زمان (عج) است. ساقهاش باریک است اما قامتش بلند؛ مثل قلب منتظری که در تنگی دنیا ایستاده اما خم نشده.
هر وقت نرگس میبینم، با خودم میگویم:
«آقا جان… شاید همین امروز بیایی.
شاید این گلها، خبر آمدنت را میآورند.
شاید این عطر، بوی قدمهای توست.»
گل نرگسها زود پرپر میشوند، اما امید من به آمدنت نه…
تا روزی که در کوچههای شهرم صدای تو بپیچد و من، با هزار شاخه نرگس، به استقبالت بیایم.